باشگاه نویسندگی؛

«من فقط برای تو، ماه میشم»

تا درون من، تو بتونی دمی تنفس کنی:) 

 

اونشب دیدمت که تنهایی غصه میخوردی و از درد به خودت میپیچیدی

بجز ماه کسی تو رو نمیدید

آفتاب روز که بالا اومد، تو با لبخند، همچنان شمشیر میزدی

استقامت تو، قدرت زانوهای هجده‌هزار جهان رو تولید میکنه... 

 

کمک کردن و قدرت دادن رو تو شروع کردی...

اقیانوسی هستی که هرکس کاسه کاسه، دریا دریا ازت برداشت و چیزی ازت کم نشد...

آسمونی که هرکس هرچی خواست تو پهنه ش سفر کرد و کرانشو ندید

 

 

ولی اینکه میتونستی تحملش کنی و ادامه بدی معنیش این نبود که درد نداره برات...

همیشه فقط تویی که بار قلب همه رو به دوش میکشی...

من نمیخواستم از دور فقط درد کشیدنت رو تماشا کنم...

 

یه فوت خنک به جیگر سوخته و آتیش توی سینه ت میکنم...

خاموشش نمیکنه اما یک ده هزارم ثانیه هم که شده، خنک میشی

من فقط برای تو ماه میشم 

تا هیچوقت مجبور نباشی تو سکوتِ تاریکی بمونی... 

هرجور شبی هم که بیاد... هرچقدر تاریک هم که باشه...

بهت میتابم و تو رو به همه نشون میدم تا کسی نمونه که تو رو نبینه...

اونوقت همه، یکی یکی، از این هزار هزار جهان یه نسیم خنک رَوونه ی قلبت میکنن و بالاخره آتیش سینه ت خاموش میشه.... 

 

دلت دریا، چشمت آسمون و زانوهات فولاده

منم اگه از کنارت رد بشم،

اگه سر راهم خنجر داغ تو سینه ت رو یه دور هم بچرخونم، از زور پاهات چیزی کم نمیشه

و با اینحال من فقط میخوام

اونشبی که داری تنهایی میسوزی، 

ته مسیر ‌یکی از ستاره هات به کسی رسیده باشه که با خودت بگی 

آه! خیالم از این یکی راحته... 

 

من، قدرت زانوهای تو میشم! 

 

بیا شونه ی حامیِ همدیگه بشیم و از همدیگه مرهم بگیریم.... 

همه دردهام رو از من گرفتی و حالا لطف کن و کمی از دردهات رو به من بده

  • ۰۱/۰۶/۱۸
  • باشگاه نویسندگی

نظرات  (۶)

  • فاطمه کریمی(امل)
  • آفتاب روز که بالا اومد، تو با لبخند، همچنان شمشیر میزدی. استقامت تو، قدرت زانوهای هجده‌هزار جهان رو تولید میکنه... 

     

    اقیانوسی هستی که هرکس کاسه کاسه، دریا دریا ازت برداشت و چیزی ازت کم نشد...آسمونی که هرکس هرچی خواست تو پهنه ش سفر کرد و کرانشو ندید

     

    ولی اینکه میتونستی تحملش کنی و ادامه بدی معنیش این نبود که درد نداره برات...همیشه فقط تویی که بار قلب همه رو به دوش میکشی...من نمیخواستم از دور فقط درد کشیدنت رو تماشا کنم...

     

    یه فوت خنک به جیگر سوخته و آتیش توی سینه ت میکنم...خاموشش نمیکنه اما یک ده هزارم ثانیه هم که شده، خنک میشی.بهت میتابم و تو رو به همه نشون میدم تا کسی نمونه که تو رو نبینه...اونوقت همه، یکی یکی، از این هزار هزار جهان یه نسیم خنک رَوونه ی قلبت میکنن و بالاخره آتیش سینه ت خاموش میشه.... 

     

    دلت دریا، چشمت آسمون و زانوهات فولاده

    با اینحال من فقط میخوام اونشبی که داری تنهایی میسوزی، ته مسیر ‌یکی از ستاره هات به کسی رسیده باشه که با خودت بگی آه! خیالم از این یکی راحته... 

     

    من، قدرت زانوهای تو میشم! 

    همه دردهام رو از من گرفتی و حالا لطف کن و کمی از دردهات رو به من بده

     

    * یه فوت خنک به جیگر سوخته و آتیش توی سینه ت میکنم...

    + آیا از قصد شکسته نوشته بودی متن رو؟

  • فاطمه اوصفی
  • ++ امکان ریپلای ندارن گویا نظرات؛

    راستش فکر میکردم که یه سیستم ویرایش قبل از قرارگرفتن تو وبلاگ هست، برا همین با همون ساختار با فاصله و بدون تنظیم فاصله ها متنو فرستادم.

    این شکسته شسکته بودن و فاصله دار بودن قسمت ها برای نظم ذهنی خودمه وقتی که مینویسم

    به اینکه چطور بذارمش اصلا فکر نکردم ولی بعد اینکه تو این وبلاگ دیدمش، از دفعه بعد اگه همچین چیزی بنویسم، این خط بعد رفتن هاش رو حفظ میکنم البته مثلا یه خط فاصله کافیه

    اینکه چند خط فاصله بیافته نه... 

    پاسخ:
    چرا فاطمه جان، دارن. توی پنل کاربری که میای، تو بخش نظرات نوشته "پاسخ"

    اره اره، اصلا موقع نوشتن که نباید ذهنتو درگیر این ماجرا بکنی. اما اگر بخوای، بعد نوشتن میشه این کارارو انجام داد.

    اقیانوسی هستی که هرکس کاسه کاسه، دریا دریا ازت برداشت و چیزی ازت کم نشد...

    همه دردهام رو از من گرفتی و حالا لطف کن و کمی از دردهات رو به من بده

  • کادح هستم
  • * اقیانوسی هستی که هرکس کاسه کاسه، دریا دریا ازت برداشت و چیزی ازت کم نشد...

    - احساس می‌کنم باید بعد از نوشتن این متن یه لیوان آب یخ میوردم که بخوری بگی: "آخ‌عیش نوشتمش..."

    «من فقط برای تو، ماه میشم»

    من، قدرت زانوهای تو میشم! 

    - دانلود یکی که قدرت زانوان و ماه شب‌های تاریکمون باشه :) 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی